نقد فیلم اومبرتو دی - ماورا مدیا

خودتو اینجا تبلیغ کن

نقد فیلم اومبرتو دی

نقد فیلم

امتیاز:
ماورا مدیا / فرزاد مداح

تازه‌های دنیای سرگرمی

تازه‌های دنیای نقد

جدیدترین اخبار سینما و تلوزیون

نقد فیلم اومبرتو دی

نقد فیلم

امتیاز:

ماورا مدیا / فرزاد مداح

قبل از پرداختن به نقد فیلم اومبرتو دی اثر ویتوریو دسیکا می‌بایست بررسی کوتاهی از سینمای نئورئالیسم ایتالیا داشته باشیم. پس از پایان جنگ جهانی دوم و سقوط موسولینی، صنعت سینمای ایتالیا مرکز سازمانی خود را از دست داد. در ایتالیا هم مانند آلمان نیروهای متفقین برای تضمین سلطه‌ی فیلم‌های آمریکایی بر بازار با شرکت‌های فیلمسازی آمریکایی همکاری کردند. بیشتر شرکتهای تولید فیلم به موسسات کوچکی بدل شدند؛ در حالی که شرکت‌های داخلی برا بقا مبارزه می‌کردند، سینمای نئورئالیست چونان نیرویی برای نوزایش فرهنگی و تحول اجتماعی سربرآورد.

نئورئالیسم مهمترین جریان فیلمسازی ایتالیا در فاصله سال‌های 1945-1951 بود.این جنبش رویکردی متمایز در فیلمسازی داستانی پدید آورد که تاثیر عمیقی بر سینمای کشورهای دیگر گذاشت. در جریان جنگ جهانی، استودیوهای دولتی چینه چیتا در ایتالیا به شدت صدمه دیدیه بود و ساخت فیلم‌های مجلل در آنها امکان‌پذیر نبود؛ بنابراین فیلمسازان ایتالیایی به خیابان‌ها و مناطق روستایی رفتند و این اتفاق باعث شد تا فیلم‌های آن دوره به شدت رئالیستی به نظر بیایند. ( دیوید بوردول، تاریخ سینما)

نقد فیلم اومبرتو دی

نقد فیلم اومبرتو دی

کارگردان: ویتوریو دسیکا
نویسنده (فیلمنامه): چزاره زاواتینی
بازیگران: کارلو باتیستی، ماریا پیا کازیلیو
محصول: 1952 ایتالیا

ماورا مدیا

نقد فیلم اومبرتو دی: درباره فیلم و خلاصه داستان

اومبرتو د فیلمی محصول 1952 ایتالیا به کارگردانی ویتوریو دسیکا می‌باشد. این فیلم یکی از مشهورترین فیلم‌های نئورئالیستی ایتالیا می‌باشد. منتقدان و فیلمسازان از این فیلم با عنوان کامل‌ترین تجربه دسیکا و زاواتینی در عرصه سینمای نئورئالیستی یاد می‌کنند. چزاره زاواتینی که در پی سینمایی بود که درام نهفته در رویدادهای زندگی معمولی مانند خرید کفش را نشان دهد، درباره این فیلم می‌گوید: «اومبرتو د داستان زندگی کسی است که در زندگی برایش هیچ اتفاقی نمی‌افتد.» او معتقد بود که هیچ هنری مانند سینما، ظرفیت نمایش روزمرگی در زندگی را ندارد.

فیلم داستان کارمند بازنشسته‌ی پیر را روایت می‌کند که نمی‌تواند مخارج زندگی‌اش را تامین کند و تلاش‌هایش جهت کسب درآمد به جایی نمی‌رسد و پس از مدتی او تصمیم به خودکشی می‌گیرد.

 

اومبرتو دی: بازنشته‌ای فقیر و قابل احترام

اومبرتو فردی مرتب و بسیار دقیقی می‌باشد؛ برش لباس هایش نشان می‌دهد که او زمانی قابل احترام بوده است. حالا او یک کارمند دولتی بازنشسته است که درآمد ثابتی دارد و اگر در اتاق ساده‌ی مبله‌اش وعده‌ای از غذایش را حذف نکند، درآمدش کفاف زندگی‌اش را نمی‌دهد. صاحبخانه که معمولا بعدازظهرها خانه اومبرتو را برای خوشگذرانی به زوج‌ها اجاره می‌دهد، از اومبرتو و سگش طلب اجاره عقب افتاده و یا تخلیه خانه را می‌کند.

«اومبرتو دی» (1952) اثر ویتوریو دسیکا، داستان مبارزه پیرمرد ای را روایت می‌کند که در تلاش است از فقر به شرم سقوط نکند. این ممکن است بهترین فیلم نئورئالیستی ایتالیایی باشد – فیلمی که به سادگی خودش است و برای روشن کردن پیامش به دنبال تأثیرات یا فشار نیست. حتی صحنه‌های مربوط به سگ کوچولوی امبرتو بدون احساساتی که حیوانات خانگی اغلب در داستان ها وارد می کنند، روایت می شود. اومبرتو سگ را دوست دارد و سگ نیز او را دوست دارد. این علاقه، ماهیت پیوند و قرارداد بین سگ‌ها و مردان است که در آن هر دو سعی می کنند به قرارداد خود عمل کنند. (راجر ایبرت، وبسایت شخصی)

اومبرتو دی: تحلیل صحنه گدایی

در نقد فیلم اومبرتو دی اثر ویتوریو دسیکا  هیچ‌گاه نمی‌توان از سکانس گدایی کردن اومبرتو در فیلم گذشت. اومبرتو که برای پرداخت بدهی‌اش در تلاش است تا پولی به دست آورد، در جایی از فیلم تصمیم به گذایی می‌گیرد. او ابتدا با سگ‌اش به منطقه‌ای نسبتا دور افتاده در شهر می‌روند. او با دستش تمرین‌هایی برای گدایی کردن می‌کند اما زمانی که رهگذران از آنجا عبور می‌کنند، عزت‌نفس‌اش به او اجازه گدایی کردن را نمی‌دهد. در ادامه او این کار را به سگ‌اش واگذار می‌کند. کلاه خود را در دهان سگ می‌گذارد و به پشت ستون می‌رود و از آن‌جا صحنه را می‌نگرد.

ویتوریو دسیکا

اومبرتو دی: فیلمی بدون درام دروغین

فیلم بدون درام دروغین روایت می‌شود؛ حتی هنگامی که اومبرتو با آمبولانس تماس می‌گیرد و خود را به بیمارستان منتقل می‌کند، هیچ بحران کاذب و ترس از مرگی وجود ندارد. در ادامه وقتی اومبرتو به خودکشی فکر می‌کند، آن‌قدر آرام و منطقی آن را دنبال می‌کند که به جای ایجاد وحشت در بیننده، باعث می‌شود بیننده استدلال او را دنبال کند و گزینه‌های جایگزین را با او بسنجد. «امبرتو دی» از همه وسوسه‌ها برای تبدیل قهرمانش به یکی از قدیمی‌های دوست‌داشتنی هالیوود با بازی ماتائو یا لمون دوری می‌کند. اومبرتو دومینیکو فراری زندگی هیچ مهمانی نیست، بلکه مردی است که می‌خواهد برای پیشبرد کارش تنها بماند.

فیلم قهرمان خود را در حالی دنبال می‌کند که ممکن است اتاقش را گم کند و برای گدایی راهی خیابان شود. او همیشه قبوض خود را پرداخت کرده است و این چشم انداز او را وحشت زده می‌کند. در نمای ابتدایی فیلم او را در حال پیوستن به تظاهرات خیابانی در رم می‌بینیم، در حالی که پیرمردها به دنبال افزایش حقوق بازنشستگی ناچیز خود هستند.

اومبرتو در تظاهرات راهپیمایی می‌کند، اما عضو آن نیست، و در واقع وقتی پلیس جمعیت را پراکنده می‌کند، نه از پلیس، بلکه از سازمان دهندگان عصبانی است: “آنها حتی مجوز هم نگرفتند!” او سگ کوچکش را به صورت مخفیانه به یک سالن غذاخوری که در آن به پیرها ناهار رایگان داده می شود می‌برد و غذای خود را زیر میز برای سگ می ریزد. او با تعویض چند بشقاب کارگران خشن بهزیستی را نیز فریب می‌دهد. اومبرتو می‌خواهد ساعت خود را بفروشد، اما همه ساعتی دارند که می خواهند بفروشند. (راجر ایبرت، وبسایت شخصی)

تحلیل دیوید بوردول بر بیدار شدن خدمتکار خانه در فیلم اومبرتو د

دیوید بوردول در نقد فیلم اومبرتو د و تحلیل سکانس بیدار شدن خدمتکار در کتاب تاریخ سینما چنین عنوان می‌کند: « این سکانس با بیدار شدن دخترک خدمتکار در بستر شروع می‌شود. دخترک گربه‌ای را که از بام می‌گذرد تماشا می‌‎کند. بعد بلند می‌‌شود و به آشپزخانه می‌‌رود و آنجا بعد از چندبار امتحان، بالاخره اجاق را روشن می‌کند. (جای کبریت‌هایی که زده شده‌اند روی دیوار پیداست.)

دخترک دوباره به بیرون نگاه می‌کند و گربه را که روی پشت‌بام راه می‌رود می‌بیند؛ او از پنجره دیگیری بیرون را نگاه می‌کند و بعد به آشپزخانه برمی‌گردد، به طرف گنجه می‌رود، بعد به طرف میز و بالاخره به طرف ظرف‌شویی. مورچه‌های روی دیوار کنار ظرف‌شویی را می‌تاراند. بعد قهوه‌جوش را پر می‌کند، باز قدری برای خودش می‌گردد، و به سراغ اجاق می‌آید و برای یافتن نشانه‌های بارداری شکمش را بررسی می‌کند.

سر میز برمی‌گردد، می‌نشیند و برای صبحانه‌اش قهوه آسیاب می‌کند. در همین حال پایش را دراز می‌کند و در را می‌بندد. بعد راست می‌نشیند، چشم‌هایش را پاک می‌کند و بالاخره بلند می‌شود که برای خانم خانه قهوه ببرد.

همان‌طور که در فیلم‌های نئورئالیستی معمول است، در اینجا هم جزئیات رئالیستی نقشی روایی بازی می‌کنند. آندره بازن به حق این صحنه را که به خاطر نمایش زندگی دخترک خدمتکار با همه «روزمرگی»اش می‌ستاید. اما نباید فراموش کنیم که قدری درام هم در این صحنه گنجانده شده است؛ دخترک تازه متوجه شده که باردار است. صحنه از تنشی نیرو می‌گیرد که بین کار روزمره ملال‌آور او ونگرانی خواب‌آلوده او در مورد آینده‌اش وجود دارد.»

در زیر می‌توانید صحنه‌ای که توسط دیوید بوردول  برای فیلم اومبرتو د ویتوریو دسیکا تحلیل شده است را مشاهده کنید:

 

استمرار وضعیت زندگی اومبرتو دی و تصمیم او به پایان زندگی

راجر ایبرت در نقد فیلم اومبرتو دی به این نکته توجه دارد که بیننده به تدریج خطوط کلی زندگی اومبرتو را مشاهده می‌کند. اومبرتو در اتاقی پر از مورچه‌ها زندگی می کند که صاحبخانه هیچ کاری در مورد آن انجام نمی‌دهد. زوج های زناکار درست زمانی که اومبرتو در حال بازگشت به اتاقش است، اتاق او را ترک می کنند. ماریا دوست او نیز خدمتکار صاحبخانه‌اش است . او مطمئن نیست که پدرش پسری از فلورانس است یا از ناپل.

سبک فیلم اومبرتو دی به همان اندازه با سبک سینمای هالیوود و سبک آیزنشتاین فرق دارد که ساختار روایت آن با ساختار روایت آن‌ها متفاوت است. صحنه بلند شدن ماریا از رخت خواب و قهوه درست کردن او نمونه خوبی از چگونگی و چرایی این تفاوت است. سبک کلاسیک، بر نوعی تداوم استوار است که در آن بخش‌های بی‌اهمیت رویداد حذف می‌شوند؛ اما در فیلم اومبرتو دی چنین چیزی را مشاهده نمی‌کنیم. از نظر بازن، بخشی از جادوی سینما در این است که تماشاگر بتواند رویدادها را در تمامیت زمانی و مکانی شان تماشا کند؛ و ما در فیلم ویتوریو دسیکا این نظر را به خوبی می‌بینیم.

 

 

نقد فیلم اومبرتو د

نقد فیلم اومبرتو دی : نمایش مراحل ایده خودکشی

مراحلی که اومبرتو به ایده خودکشی می‌رسد و سپس از آن دور می شود، از بهترین مراحل فیلم است. سگ او محور عمل است – هم به این دلیل که با مرگ خود آن را رها نمی‌کند و هم به این دلیل که سگ حاضر به ترک او نیست. این حقیقت عشق سگ است که او را نجات می دهد، زیرا او نمی‌تواند آن را نادیده بگیرد. یک صحنه عالی زمانی اتفاق می افتد که اومبرتو سگ را نزد زوجی می برد که سگ‌های دیگران را نگهداری می‌کنند. واضح است که آنها فقط برای پول وارد این کار می‌شوند و توجهی به زندگی آن حیوانات ندارند. اومبرتو برای بردن فلگ به آنها پول پیشنهاد می کند، اما چشمان آنها به او می گویند که از سگ‌اش حمایت کافی را نمی‌کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.